روایت پول؛ از تهاتر تا رمزنگاری

این مطلب گزارشی است از ارائه حسن اعمایی در رویداد بی‌تاک اول. بی‌تاک رویدادی است که هر دو هفته یکبار به برگزار می‌شود و در آن آدم‌های متخصص و دغدغه‌مند درباره روندها و فرصت‌ها و البته شمایل آینده‌ای که نوآوری‌های مختلف رقم خواهند زد صحبت می‌کنند.

«ما انسان ها جهان را اداره می کنیم زیرا از دو گونه واقعیت عینی و اعتباری در زندگی خود برخورداریم. روایت عینی  در بردارنده اشیاء و موجودات عینی اطراف ماست از درختان، رودها و جنگل ها گرفته تا انواع گونه های جانوری. درک و فهم سایر حیوانات صرفا محدود به همین واقعیت عینی است اما انسان ها در طی قرن ها بر این واقعیت های عینی

آنچه خواندید بخشی از سخنرانی تدتاک ۲۰۱۵ نوال نوح هراری است، او معتقد است که انسان ها تنها موجوداتی هستند که دنیا را کنترل و بر آن حکمرانی می کنند اما انسان از چه مزیتی نسبت به سایر حیوانات برخوردار است که می تواند اینگونه بر جهان مسلط شود؟ هراری معتقد است در فهم واقعیت های عینی بین انسان و سایر حیوانات تفاوتی معناداری وجود ندارد؛ همان طور که انسان با واقعیات عینی سروکار دارد حیوانات دیگر نیز واقعیات عینی را درک می کنند برای نمونه یک موز برای یک شانپانزه، هویج برای خرگوش و آهو برای شیر واقعیتی عینی هستند، اما عامل اصلی  برتری آدمی ریشه در روایات اعتباری یا خیالی دارد که صرفاً گونه انسانی از توان درک آن و انباشت آن برای نسل بعد برخوردار است.

در طی تاریخ این روایت های اعتباری روز به روز قدرت بیشتری پیدا کرده اند و همین روایت های اعتباری یا تخیلی عامل اصلی برتری انسان بوده است. روایت های اعتباری این امکان را به ما می دهند تا با دردست داشتن کاغذی در ذات خود بی ارزش موسوم به پول به بازار برویم و هرآنچه می خواهیم با آن خریداری کنیم درحالی که  درمقابل واقعیت عینی به ما می گوید که این کاغذ بی ارزش را نه می توان خورد و نه می توان پوشید اما آنچه آن را ارزشمند کرده است مفهوم تخیلی پول است. این روایت قراردادی در طی چند سده گذشته چنان در زندگی ما نهادینه شده است که حالا می توانیم با آن هر کاری انجام دهیم اما به قول هراری اگر این تکه کاغذ را به شانپانزه ای بدهیم و و از او بخواهیم در قبال آن موزی را که در دستش است به ما بدهد احتمالاً پاسخ خواهد داد : کور خوندی! در مورد من چه فکر می کنی؟ مگه من انسانم!!

پول روایتی اعتباری و تخیلی است که مورد پذیرش انسان ها قرار گرفته است تا معیار سنجش شود و نابرابرها را برابر کند برای مثال دو ساعت تدریس یک معلم برابر با سه کیلو سیب است و انسان برای اینکه این دو طرف نابرابر را برابر کند مفهومی اعتباری به نام پول را ابداع کرده است. روند و سازوکار شکل گیری این روایت اعتباری یکنواخت و یکسان نبوده است؛ در آغاز انسان برای رفع نیاز خود به صورت کالا به کالا( تهاتر) تبادل انجام می داد و پس از مدتی برای اینکه کار ساده تر شود کالاهایی مثل نمک، تخم مرغ و غیره را به عنوان کالای محوری تعیین کرد تا عمل مبادله ساده تر انجام شود. با افزایش قلمروها و گسترش ارتباطات و مبادلات کالایی بین قبایل، حکومت ها و افراد در نقاط جغرافیایی مختلف،استفاده از کالاهای محوری با مشکلات حمل و نقل روبه رو شد و انسان به جای کالا شروع به ضرب سکه کرد و آن را به مثابه پول فرض کرد. اما حمل میزان زیادی سکه نیز برای بازرگانان و تجار هنگام سفر از نقطه ای به نقطه دیگر سخت بود بنابرین کسب و کارهایی شکل گرفتند که در نقاط مختلف شعبه داشتند و سکه ها را از تجار دریافت می کردند و رسیدی کاغذی به آنها می دادند و تجار در مقصد با ارائه آن رسیدها می توانستند سکه را دریافت کنند و با تجار دیگر معامله انجام دهند.

این شکل داد و ستد نیز در نهایت با افزایش ارتباطات جهانی تغییر و دگردیسی پیدا کرد و کسب و کارهایی که به بازرگانان رسید می دادند اعلام کردند نیازی به دریافت رسید و دریافت سکه نیست و تجار می توانند همان رسید را به طرف مقابل داده و اینگونه شد که گونه ای از پول کاغذی شکل گرفت و در مبادلات انسانی نقشی محوری پیدا کرد و در ادامه درچارچوب نهادهای بانکداری فعلی تکامل پیدا کرد. این تغییرات تا دوران متاخر نیز ادامه داشت برای نمونه در گذشته ارزهای دولتی از پشتوانه فیزیکی طلا و نقره برخوردار بودند اما در دهه ۱۹۷۰ ایالات متحده آمریکا پشتوانه عینی این ارز را به طور کامل حذف کرد و دلار ایالات متحده آمریکا به آنچه ارز فیات می نامند تبدیل شد و ارزش آن صرفاً اعتباری و مبتنی بر تعهد جامعه و دولت ایالات متحده آمریکا است.

در مسیر تکامل روایت اعتباری پول امروزه می بینیم که به واسطه افزایش مبادلات جهانی و توسعه تکنولوژی های جدید، بانک ها اعلام کردند که نیازی به جابه جایی پول کاغذی نیست و کافی است شماره حساب فرد مورد نظرتان را ارائه دهید تا بانک مبلغ مورد نظر را به او انتقال دهد و امروزه افراد  نسبت به گذشته بسیارکم تر از پول کاغذی استفاده می کنند و بیشتر به اعداد و ارقامی که بر صفحه گوشی هوشمند خود می‌بینند اعتماد می کنند. درواقع مسیر طولانی که شکل گیری پول تا به امروز طی کرده است همه گونه ای واقعیت اعتباری و ذهنی است که هربار با ظهور ابزار جدید بازتعریف شده اند اما اساساً تاثیری بر اعتباری بودن و خیالی بودن آن ندارد.

به نظر می رسد ظهور ارزهای دیجیتال و تکنولوژی زیرساخت آن  یعنی بلاک چین را نیز می توان در ادامه همان مسیر تکامل دید، یکی از نقدهایی که منتقدین به بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال وارد می دانند فقدان پشتوانه و خیالی بودن  آنهاست اما همانطور که دیدیم امروزه بسیاری از ارزهای دولتی اساساً پشتوانه فیزیکی طلا و نقره ندارند و صرفاً اعتبار دولت-ملت ها و بانک های مرکزی پشت آنهاست( جالب آنکه دولت-ملت ها و بانک های مرکزی خود نیز روایتی اعتباری اند). همانطور که انتقال پول فلزی یا پول کاغذی در مسیر تکامل مفهوم پول به تدریج کنار گذاشته شد یا حداقل کاهش چشم گیری پیدا کرد چرا نباید به حذف واسطه هایی مانند بانک ها و دولت ها از طریق ماهیت رمزنگاری شده و غیر متمرکز بلاک چین اندیشید؟ شاید بگویید چنین سازوکاری در تاریخ سابقه نداشته است و اینکه آیا اساساً می شود بدون وجود دولت اعتبار تراکنشی تصدیق شود؟ مطمئناً تصورش برای ما سخت است اما نباید فراموش کنیم که کارت های بانکی که اکنون در کیف پول خود حمل می کنیم  یا تراکنش های اینترنتی که اکنون به صورت روزمره انجام می دهیم به همان اندازه برای گذشتگان متوهمانه و عجیب بوده است، بنابرین به نظر می رسد تنها چیزی که باید درک کرد درحال گذار بودن دنیای مدرن است، از انسان های دیروز به انسان های امروز، از افکار دیروز به افکار امروز و شاید از توهمات دیروز به توهمات امروزی. این گذار مطمئناً چالش ها و عوارضی برای زندگی اجتماعی ما خواهد داشت اما می توان بر روی این نکته به اجماع رسید که ما انسان ها با واقعیت های اعتباری جدیدی در سیستم پرداخت و داد و ستدهای اقتصادی خود مواجهیم.

 

نویسنده: حسن اعمایی

 

اشتراک‌گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *